English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9226 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
delta connection U اتصال مثلث
v connection U اتصال مثلث
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
double earth fault U اتصال زمین دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
open delta connection U اتصال مثلث باز
impedance triangle U مثلث اتصال کوتاه
delta voltage U ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
duple U دوبل
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
double-checks U کیش دوبل
twin lever U اهرم دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double refraction U شکست دوبل
twin conductor U هادی دوبل
double check U کیش دوبل
double diode U دیود دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
double knot U گره دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double refraction U انکسار دوبل
doubled U بازی دوبل
double U بازی دوبل
double-check U کیش دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
double-checked U کیش دوبل
doubled up U بازی دوبل
fours U مسابقه دوبل
double-checking U کیش دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
double seam U درز دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
doubles U بازی دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
double integral U انتگرال دوبل
double belt U تسمه دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
triangles U مثلث
triangle U مثلث
triangulum U مثلث
trianguli U مثلث
trigonous U مثلث
triangular U مثلث
dual crank U میل لنگ دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
double entry U سیستم دفترداری دوبل
indenture U دوبل کردن قرارداد
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
spherical triagle U مثلث کروی
triangulation U مثلث بندی
trigon U مثلث سه گوش
triangle of forces U مثلث نیروها
triangular brass bead U مثلث برنج
impedance triangle U مثلث ناگذرایی
astronomical triangle U مثلث نجومی
triangulum australe U مثلث جنوبی
impedance triangle U مثلث مقاومت ها
triangularization U مثلث بندی
spherical triangle U مثلث کروی
triangular U بشکل مثلث
thin boards for inlaid work U لای مثلث
three square U بشکل مثلث
delta wing U بال مثلث
wedge formation U ارایش مثلث
area of a triangle U مساحت مثلث
voltage triangle U مثلث ولتاژها
leg of mutton U مثلث شکل
maxwell triangle U مثلث ماکسول
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
triangulation web U شبکه مثلث بندی
star delta switch U کلید ستاره مثلث
staphyloma U تحدب مثلث قرنیه
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
right triangle U مثلث راست گوشه
triangulation U مثلث بندی کردن
trigonal pyramid U هرم مثلث القاعده
delta connection U سیم پیچ مثلث
v ring U مثلث شکاف درجه
cross bracing U مهاربندی بشکل مثلث
aiming group U دستگاه مثلث گیری
aiming group U عوامل مثلث گیری
delta winding U سیم پیچ مثلث
trigonal bipyramid U دو هرمی مثلث القاعده
trig point U نقاط مثلث بندی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
color triangle U مثلث رنگ نما
maxwell triangle U مثلث رنگ ماکسول
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
right triangle U مثلث راست گوشه [ریاضی]
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
equilateral triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
equiangular triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
trigonal bipyramidal molecule U مولکول دو هرمی مثلث القاعده
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
incircle U دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
inscribed circle [of a triangle] U دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
triangulation U مثلث روی شاه شطرنج
triangle exercise U کار با مثلث قلق گیری
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
hexagram U شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
triangulation survey U نقشه برداری به روش مثلث بندی
wedging U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedges U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedged U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedge U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
triangulation U روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulate U سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
isosceles triangle U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangles U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
tessellate U کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
duodide U دیود مضاعف دیود دوبل
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
single u butt weld U اتصال لب به لب "یو"
abjoint U بی اتصال
interconnection U اتصال
suspensions U اتصال
suspension U اتصال
butt joint U اتصال لب به لب
fitting U اتصال
bindings U اتصال
binding U اتصال
abutment U اتصال
conjunction U اتصال
Recent search history Forum search
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com